۱۳۹۰ اسفند ۲, سه‌شنبه

عجیب

چند روزیه دارم خواب می بینم ،خوابایی که می بینم ماله چند روز پیشه،من وسط این همه هیاهو دنبال جواب می گردم،چهره هایی که به من می نگرند ،همه آشنایند و من بی خبرم.باید داستانو درست در لحظه تاثیر گذاری رها کنم و یه داستان دیگه رو آغاز کنم.دارم رفتنمو در نقطه آغاز نظاره می کنم.من هیچ هنری ندارم ، جز خواب فروشی

هیچ نظری موجود نیست: